شکاف های یادگیری و اینکه چرا تغییر نمی کنم؟
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که نوشتهها و کتابهای مختلفی را مطالعه کرده باشید و یا در سمینارها و کلاسهای گوناگونی شرکت کرده باشید اما هنوز به نتیجه دلخواه خود نرسیدهاید و یا اگر تغییراتی شکل گرفته است، برای مدتی محدود بوده و پس از چند روز، مجدداً به وضعیت قبل بازگشتهاید.
به همین دلیل بخش کوتاهی از مطالب این سایت را به این اختصاص دادهام که مشکل از کجاست و چگونه میتوان آنرا از بین برد.
بنابراین در فهرست سرفصلهای مقالات این سایت، سرفصلی با عنوان “آموزشِ آموزش” اضافه کردم و در آن به موضوعاتی میپردازم که به ما کمک میکند که روند یادگیری خود را با کیفیتتر و سریعتر طی کنیم.
زمانی که صحبت از آموزش و یادگیری به میان میآید، باید بدانیم که در این موضوع با ۴ شکاف روبهرو هستیم:
-
شکاف دانشی
-
شکاف مهارتی
-
شکاف انگیزشی
-
شکاف محیطی
شکاف دانشی یا زمانی که نمی دانیم
این شکاف زمانی رخ میدهد که مخاطب ما اطلاعاتی نسبت به موضوع ندارد و با دادن اطلاعات به او، این شکاف پُر میشود و با این کار مشکل را در مخاطبمان از بین میبریم.
در واقع مشکل یادگیری افراد در این قسمت از ناآگاهی و ندانستن است. مثلاً:
- کلاس های کنکور معمولاً دانش تست زنی را منتقل می کنند.
- خجالت و کمرویی زمانی رخ میدهد که فایل آن موقعیت در مغز جدید ما وجود نداشته باشد.
- برای تبدیل یک رفتار به عادت یک پروسهای نیاز است که مسیر عصبی ساخته شود.
- آگاهی دادن به افراد که این مدل مار دارای نیش کشنده است.
- روزی ۸ لیوان آب خوردن برای سلامتی ضروری است.
- خیلی از مردم به دلیل عدم آگاهی از مضرات تلویزیون، پای آن می نشینند و اگر به آنها اطلاعات داده شود؛ ممکن است آن را کنار گذارند.
در نتیجه اولین بخش از شکاف های یادگیری مربوط به شکاف دانشی است که زمانی میتوانیم آنرا از بین ببریم که در مورد موضوع مورد نظر اطلاعات کافی بدست بیاوریم.
[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]
شکاف مهارتی یا زمانی که نمی توانیم
گاهی اوقات ما نسبت به موضوع اطلاعات کافی داریم اما نمی دانیم که چگونه باید آن را انجام دهیم. در واقع دانش موضوعی را داریم اما مهارت آن را بدست نیاورده ایم. مثلاً:
زمانی که شروع به آموزش مهارت های سخنرانی کردم، کتاب های متعددی را مطالعه نمودم، اما هر جا که میخواستم جلوی جمع صحبت کنم، صدایم می لرزید و با سرعت بالا جملات را ادا می کردم؛ تا اینکه تصمیم گرفتم سراغ کلاس های حضوری بروم.
در آنجا به دلیل اینکه هر جلسه باید جلوی جمع صحبت می کردم، این مهارت را در خود ارتقاء دادم و توانستم به راحتی جلوی جمع های چند صد نفری به راحتی سخنرانی کنم. به خاطر داشتن چنین تجربه ای بعدها به این نتیجه رسیدم که دانش برای چنین موضوعی کافی نیست و باید به همراه آن تمرین و مهارت عملی نیز باشد.
خیلی از افرادی که سر کلاس های سخنرانی شرکت می کنند، می دانند که باید زبان بدن مناسبی داشته باشند، لبخند بزنند، حرکت کنند، از سخنرانی با صدای یکنواخت پرهیز کنند اما زمانی که میخواهند اجرا کنند، بدلیل عدم مهارت کافی و انجام ندادن این موضوعات به صورت عملی، اجرای خوبی نخواهند داشت.
آموزشهای مربوط به رشتههای ورزشی نیز به همین صورت است که در ابتدا مقداری اطلاعات به ما می دهند و پس از آن می بایست به صورت عملی اجرا شوند. مثلاً:
من به ورزشهای رزمی علاقه زیادی دارم و از کودکی رشتههای مختلفی را شرکت کردهام. در ابتدای شروع به باشگاه رفتن، مربی پس از گرمکردن شروع به آموزش تکنیکها میکرد (دانشی) و پس از آن به صورت عملی از ما میخواست که آن ضربات و تکنیکها را انجام دهیم (مهارتی).
حال فرض کنید که ما فقط به صورت تئوری آن ضربات را یاد میگرفتیم، آیا سودی برای ما داشت؟
رشتههای تجربی مثل پزشکی نیز در گام اول به آموزش مباحث تئوری میپردازند و بعد آن مباحث را به صورت عملی انجام میدهند.
موضوع خجالت و کمرویی نیز یکی از همین موضوعاتیاست که باید مطالب را به صورت عملی اجرا کنیم.
دومین بخش از شکاف های یادگیری مربوط به شکاف مهارتی است که زمانی میتوانیم آنرا از بین ببریم که دانش بدست آمده را با عمل همراه سازیم.
[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]
شکاف انگیزشی یا زمانی که نمی خواهیم
بعضی اوقات ما نسبت به موضوع بی انگیزه هستیم و برایمان فرقی نمی کند که درباره آن موضوع اطلاعات کافی داریم یا نه و یا از مهارت لازم برخوردار هستیم یا خیر؛ فقط نمی خواهیم آنرا انجام دهیم.
در این شرایط کسی که با ما سر و کار دارد میبایست به ما انگیزه دهد تا این شکاف پُر شود. مثلاً:
تقریباً کسی را نمی شناسیم که نسبت به ضررهای سیگار بیاطلاع باشد، از طرفی مهارت خاصی هم برای ترک آن لازم نیست. اما مهم انگیزه است که متاسفانه در بیشتر اوقات انگیزهای برای ترک وجود ندارد، کافیست کسی که در آستانه ازدواج است، فرد مورد علاقهاش از کسی که سیگار میکشد خوشش نیاید تا او انگیزه خود را برای ترک سیگار بدست آورد و به هر شکلی که شده آن را ترک کند.
افرادی که برای لاغری، از پزشک رژیم غذایی دریافت می کنند ولی دائماً به خاطر اهمال کاری و نبود انگیزه شروع آن را به تأخیر می اندازند، از این دسته اند.
موضوع ثروت در نزد بعضی از افراد به خاطر عدم انگیزه جایگاهی ندارد. زمانی که با چند نفر از این مدل افراد صحبت میکردم، استدلالشان این بود که آخرش میمیریم!
البته اینجا جای این صحبت نیست که منظور ما از ثروت صرفاً پول نیست و بیشتر تفکر ثروتمندی و ثروت آفرینی است که البته در آینده در این موضوع مطلبی خواهم نوشت.
هم اکنون که در حال نگارش این نوشته هستم، در اوج آلودگی هوای تهران به سر می بریم به صورتی که مدارس به دلیل هوای ناسالم تعطیل هستند، زمانی که به خیابان میرفتم، نکته ی قابل توجه این بود که: همه ما میدانیم که آلودگی هوا زیاد است و باید از ماسک تنفسی استفاده کنیم، مهارت استفاده از آن را نیز می دانیم اما انگیزه انجامش را در خود نمی بینیم.
پس سومین بخش از شکاف های یادگیری مربوط به انگیزه است.
[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]
شکاف محیطی یا زمانی که دیگران نمی گذارند
آخرین بخش از شکاف های یادگیری مربوط به شکاف محیطی است.
گاهی اوقات درباره موضوعی اطلاعات کافی داریم، از مهارت لازم نیز برخورداریم، انگیزه و قصد انجامش را هم داریم اما اطرافیان، اجازه انجام آن را به ما نمی دهند و یا اگر انجام دهیم، در کار ما خلل ایجاد می کنند. مثلاً:
چند سال پیش مسئولیت بخش فرهنگی ادارهای را بر عهده داشتم. از آنجایی که نمیخواهم انرژی زیادی صرف کارهای بیهوده کنم، یک خصوصیت اخلاقی در من با عنوان نوآوری و ابداع روشهای جدید برای آسان شدن انجام کارها وجود دارد
من و مدیر آن مجموعه، فعالیت های خوبی را با هم شروع کردیم. اما متاسفانه مدیر منطقه از شیوه فعالیتهای ما استقبال نمیکرد و ترس این را داشت که از او نیز توقع بیشتری توسط مقامات بالاتر مطالبه شود، در نتیجه تا میتوانست بودجه ما را کاهش میداد و محیط را به گونهای برایمان فراهم میکرد که فعالیت زیادی نتوانیم انجام دهیم.
ما دانش و اطلاعات کار را داشتیم و از مهارت لازم هم برخوردار بودیم و انگیزه انجامش را هم داشتیم اما عوامل محیطی مانع انجام فعالیتمان میشد.
همانطور که در بالا اشاره کردیم، آموزش هایی که شکاف مهارتی را پر می کنند با آموزش هایی که شکاف دانشی را پر می کنند تفاوت دارند.
ما در سرتاسر این سایت سعی میکنیم که تا آنجا که ممکن است شکاف دانشی شما را بر طرف کنیم و از طرفی با ارائه تمرینات متعدد از شما میخواهیم که آنها را انجام دهید.
اگر تمرینات آورده شده را انجام دهید، به شما قول میدهم که شکاف مهارتی شما پُر میشودو بالعکس، شکاف مهارتی شما پر نمی شود مگر با انجام دادن کارهایی که از شما خواسته شده است.
از طرفی، با آوردن شاهد مثالها و داستانهای گوناگون از افراد مختلف که چگونه از خجالت و کمرویی ضرر دیدهاند و یا با غلبه بر خجالت و کمرویی به چه موفقیتهایی رسیدهاند، سعی داریم که شکاف انگیزشی شما را پُر کنیم.
اگر سالیان سال کنار استخر بایستیم و بهترین مربی دنیا، نحوه شنا کردن در آب را با روشها و سبکهای مختلف به ما آموزش دهد، تا وقتی که به داخل استخر نرفتهایم و از روشهایی که مربی به ما آموزش داده است به صورت عملی استفاده نکنیم، هیچ نتیجه و فایده ای برایمان ندارد.
چهارمین و آخرین بخش از شکاف های یادگیری مربوط به شکاف محیطی است که زمانی میتوانیم آنرا از بین ببریم که به اطرافیانی که مثل مگس ویز ویز میکنند و یا افرادی که سنگ اندازی میکنند بیتوجه باشیم و کار درست را انجام دهیم.
1 دیدگاه در “شکاف های یادگیری و اینکه چرا تغییر نمی کنم؟”
سلام و خداقوت،
بسیار عالی بود، از ارائه مطالب جناب کامران گنجی عزیزم لذت بردم. سایه ات مستدام.