کتاب همه جاده ها از ما آغاز می شوند | [معرفی + خلاصه کتاب]

A Set of Directions For Putting and keeping Yourself toghether

معرفی و خلاصه کتاب همه جاده ها از ما آغاز می شوند

A Set of Directions For Putting and keeping Yourself toghether

در ادامه بخش معرفی کتاب، این بار سراغ کتابی با موضوع افزایش عزت نفس با عنوان کتاب همه جاده ها از ما آغاز می شوند نوشته رابرت ووبلدینگ و جان بریکل رفته‌ایم که امیدواریم برای شما مفید باشد.

معرفی کتاب همه جاده ها از ما آغاز می شوند در یک نگاه

نام کتاب: همه جاده ها از ما آغاز می شوند

نویسندگان: رابرت ووبلدینگ و جان بریکل

مترجم: هاله میرهادی با ویراستاری و نظارت دکتر علی صاحبی

تعداد صفحات: 132 صفحه

ناشر: انتشارات سایه سخن

نکته مهم: این مقاله جامع حدود 6000 کلمه‌ای به عنوان معرفی کتاب همه جاده ها از ما آغاز می شوند نوشته شده است ولی در اصل خلاصه مفیدی از کتاب فوق است. شاید در آینده این مقاله از قسمت مقالات رایگان سایت خارج شود و برای مطالعه آن نیاز به تهیه اشتراک باشید. بنابراین اگر به آن نیاز دارید، محتوای این صفحه را در سیستم خود ذخیره کنید.

 

 [divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]

معرفی نویسنده  و مترجم کتاب همه جاده ها از ما آغاز می شوند

مطالبی را که در ادامه می‌خوانید، اثر دو نویسنده‌ی بزرگ در قلمروی واقعیت درمانی است.

آبشخور اصلی آموزه‌های این کتاب “تئوری انتخاب” و رویکرد واقعیت درمانی ویلیام گِلَسِر است.

رابرت ای. ووبلدینگ استاد، نویسنده و متخصص برجسته در زمینه‌ی واقعیت‌ درمانی است. وی تئوری و کاربردهای عملی واقعیت درمانی را در امریکا، اروپا، آسیا و خاورمیانه تدریس کرده و کتاب‌های زیادی در این حوزه نوشته است.

جان بریکل به عنوان مشاوری مستقل برای معتادان به الکل و مواد مخدر نیز تجربه دارد. او به خصوص در زمینه‌ی مشاوره و مدیریت استرس، رهبری و اعتماد به نفس فعالیت می‌کند.

سرکار خانم میرهادی به پیشنهاد دکتر علی صاحبی این کتاب را ترجمه کرده است اما برای اطمینان از صحبت و اعتبار ترجمه، ویرایش این کتاب را خود جناب آقای دکتر علی صاحبی انجام داده‌اند و در فرایند ویراستاری، گاهی در جملات ایشان دخل و تصرفاتی داشته اند.

عنوان اصلی این کتاب این بود:

A Set of Directions For Putting and keeping Yourself toghether

اما دکتر علی صاحبی با التفاف به شعر دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، عنوان همه جاده ها از ما آغاز می شوند را برای این کتاب انتخاب نموده‌اند.

وقتی حضور خود را دریافتم

دیدم تمام جاده‌ها

ازمن آغاز می‌شود.

دکتر علی صاحبی دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه تهران گذراند و در سال ۱۳۷۵ در رشته روانشناسی بالینی از دانشگاه نیوساوت ولز سیدنی درجه دکترای خود را گرفت و در سال ۱۳۷۷ درجه فوق دکترای خود را در اختلالات وسواس از کلینیک اختلالات اضطرابی دانشگاه سیدنی دریافت کرد.

دوره های رسمی شناخت درمانی را زیر نظر آلبرت الیس گذران و گواهی رسمی طرحواره درمانی را از جفری یانگ دریافت کرد و به مدت ۸ سال استاد روانشناسی بالینی در دانشگاه فردوسی مشهد بود.

در سال ۲۰۰۶ به جنبش روانشناسی مثبت نگر تئوری انتخاب و موسسه واقعیت درمانی ویلیام گلاسر پیوست و اکنون نیز مربی ارشد عضو هیئت علمی این موسسه است.

تاکنون بیش از ۳۰ عنوان کتاب و بیش از ۳۵ مقاله در مجلات علمی پژوهشی منتشر کرده‌اند که البته دوره‌هایی در همین زمینه نیز تحت عنوان واقعیت درمانی، برگزار کرده است که که خود من (کامران گنجی) مدرک کوچینگ و مدیریت زندگی بر اساس واقعیت درمانی را به صورت مستقیم از جانب ایشان دریافت نموده‌ام.

[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]

آشنایی با فصل های کتاب همه جاده ها از ما آغاز می شوند

کتاب همه جاده ها از ما آغاز می شوند دارای 12 فصل می باشد که عناوین فصل‌های این کتاب عبارت است از:

فصل ۱: شروع

فصل ۲: انتخاب با شماست

فصل ۳: کنار آمدن با بهانه‌ها

فصل ۴: وقتی احساس درد و رنج می‌کنید

فصل ۵: چند کلمه درباره‌ی هر گروه از فعالیت‌ها

فصل ۶: چه می‌توان کرد؟

فصل ۷: چه کار دیگری می‌توانید انجام دهید؟

فصل ۸: چند پرسش

فصل ۹: کلامی درباره خواسته‌ها و اهداف

فصل ۱۰: خود را جذاب کنید

فصل 11: سخنی درباره‌ی برنامه‌ریزی

فصل 12: نقش ایمان 

[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]

مخاطبان کتاب همه جاده ها از ما آغاز می شوند

نویسندگان کتاب همه جاده ها از ما آغاز می شوند موقعیت‌هایی را در ابتدای کتاب ترسیم کرده‌اند که اگر شما جزء یکی از این دسته‌ها هستید، این کتاب برای شماست:

اگر شما…

  • احساس تهی بودن و بی‌هدفی می‌کنید.
  • احساس افسردگی می‌کنید.
  • در کنار آمدن با دوستان خود مشکل دارید.
  • در مدرسه دچار مشکل شده‌اید.
  • به خودکشی فکر می‌کنید.
  • با همسر خود مدام جر و بحث می‌کنید.
  • با فرزندانتان درگیری دارید.
  • احساس ‌می‌کنید کسی که دوستش دارید، طردتان کرده است.
  • زیادی نگرانید.
  • وقتی اوضاع بر وفق مراد نیست، دچار سر درد می‌شوید.
  • در کشیدن سیگار زیاده‌روی می‌کنید.
  • دردهای زیادی دارید.
  • احساس تنهایی می‌کنید.
  • زیاد در خانه می‌مانید.
  • با والدین خود صحبت نمی‌کنید.
  • حال‌تان خوب نیست.
  • برای خود دلسوزی می‌کنید یا احساس خشم دارید.
  • احساس گناه شدید می‌کنید.
  • احساس بدی دارید، فکر‌های بد می‌کنید یا بد عمل می‌کنید.
  • زیاد عصبانی می‌شوید.
  • بی‌نهایت عبوس و بدخلق هستید.
  • برای خواب‌تان مشکل دارید.
  • یا اگر کسی را می‌شناسید که بدین‌گونه هست.
  • یا با چنین شخصی زندگی می‌کنید.
  • یا با چنین شخصی کار می‌کنید.
  • یا با چنین شخصی مشاوره می‌کنید.

این کتاب برای شماست!

[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]

هدف نویسندگان از نوشتن کتاب همه جاده ها از ما آغاز می شوند

رابرت ووبلدینگ و جان بریکل هدف از نگاش کتاب همه جاده ها از ما آغاز می شوند را این‌گونه توصیف کرده‌اند که مطالب این کتاب به شما کمک می‌کند در زمینه‌های زیر گام بردارید:

  • احساس بهتری داشته باشید.
  • خشنودتر باشید.
  • با دیگران بهتر کنار بیایید.
  • نیازهای‌تان را بهتر برآورده کنید.
  • اعتماد به نفس‌تان را بالا ببرید.
  • هدف و معنای والاتری برای زندگی بیابید.

همچنین در فصل اول کتاب نویسندگان این کتاب هدف اصلی این کتاب را ایجاد روشی واضح و روشن برای کمک به خویشتن و خودیاری عنوان کرده‌اند.

[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]

فصل اول: شروع

این کتاب می‌خواهد به شما خاطر نشان کند که اگر زندگی شما آنگونه که می‌خواهید نیست، می‌توانید آن را بهبود ببخشید.

برای دستیابی به کنترل موثر تر بر زندگی خود نیاز دارید که:

1- علاقمند باشید که هر روز آن را دنبال کنید.

ایجاد تغییر به زمان نیاز دارد، زمانی که بنشینید و بیندیشید و زمانی که عمل کنید تا کاری که قرار است از این پس انجام دهید با کاری کا الآن انجام می‌دهید، متفاوت باشد.

2- مسئولیت اعمال‌تان را بپذیرید.

مسئولیت پذیری یعنی توانایی پاسخ‌گویی به دنیای اطرافتان به روشی که ترجیح داده‌اید یا انتخاب کرده‌اید.

responsibility

3- سخت بکوشید:

سخت کوشیدن یعنی کار امروزتان بهتر از دیروز باشد

یعنی مایل باشید اعمال خود را ارزیابی کنید

و از خود بپرسید امروز برای آنکه زندگی خودم را ارتقاء ببخشم چه انتخاب کوچک یا بزرگی می‌توانم بکنم.

4- حتی اگر احساس می‌کنید تمایل ندارید یا حالش را ندارید، باز هم تلاش کنید.

5- برای خودتان ارزش و اعتبار قائل شوید و در چشم خود، به خودتان افتخار کنید.

6- هرگز دلسرد نشوید.

[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]

فصل دوم: انتخاب با شماست

در فصل دوم از کتاب همه جاده ها از ما آغاز می شوند ، رابرت ووبلدینگ و جان بریکل به این موضوع اشاره می‌کنند که احساس بهتر داشتن در حوزه‌ی توانمندی‌های شماست.

  • اگر این موضوع را قبول کنید دیگر نمی‌توانید جامعه را به خاطر احساس بدبختی خود، سرزنش کنید.
  • اگر دانش‌آموز هستید، دیگر نمی‌توانید معلم‌ها و مدرسه یا والدین‌تان را برای ناراحتی و ناخشنودی خود ملامت کنید.
  • اگر متاهل هستید، دیگر نمی‌توانید همسر خود را منشاء نگرانی‌های خود بدانید.
  • اگر کارمند هستید، از سرزنش کردن رئیس، ترافیک، هوا یا هزار بهانه‌ی دیگر خبری نیست.

بهانه‌هایی که از آنها استفاده می‌کنیم تا خود را آسوده کنیم و برای خود مانع ایجاد کنیم.

تغییر کوچک = سرمایه‌ی بزرگ

ایجاد یک تغییر بسیار کوچک بسیار موثر و تعیین کننده است.

Small change big results

اگر حرارت بدن خود را فقط 5 درصد بالا ببرید، آیا تفاوتی احساس خواهید کرد؟

بله، با افزایش 5 درصدی حرارت بدن دمای بدن‌تان، به چهل درجه خواهد رسید؛ این مقدار تب تغییرات محسوسی در ظاهر و عملکرد ایجاد می‌کند و درمانی خاصی می‌طلبد.

به همین صورت هم یک تغییر کوچک در زندگی، تفاوت زیادی ایجاد می‌کند.

اگر در جهت فرمان ماشین خود تغییر ناچیزی دهید، آیا در جهت حرکت ماشین، تفاوتی احساس خواهید کرد یا خیر؟ البته که حس می‌کنید.

چرخش کوچک فرمان می‌تواند تغییر جهت بزرگی به وجود آورد.

انتخاب شما ممکن است بسیار کوچک به نظر آید، همین‌طور تغییر ممکن است کوچک باشد، ولی اگر در راهی که گام برداشته‌اید ثابت قدم باشید، حتی یک تغییر پنج درصدی هم برای شما تغییری سودمند و قابل توجه خواهد بود.

واقعیت درمانی به شما می‌آموزد پایه‌ی اصلی رنج و لذت بردن در زندگی انتخاب است.

[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]

فصل سوم: کنار آمدن با بهانه‌ها

بهانه چیست؟

بهانه یعنی دلیل شکست و ناکامی خود را به نیروها و عوامل بیرون از خود نسبت دادن.

فلیپ ویلسون همیشه می‌گفت: شیطان مرا به این کار مجبور کرده است.

این راه ساده‌ای است برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت و اجتناب از گفتن این که من این کار را انتخاب کردم.

در این مرحله خوب است که به سه مطلب بپردازید:

1- بهانه‌های خود را به صورت فهرست یادداشت کنید.

2- از خود بپرسید این بهانه‌ها چه هدفی را دنبال می‌کنند؟

3- وقتی دیگران برای شما عذر و بهانه‌ می‌آورند به بهانه‌های آنها گوش نکنید و نخواهید برای شما دلیل تراشی کنند.

5 نیاز اساسی که در تمام انسان‌ها وجود دارد عبارت است از:

عشق و احساس تعلق 

قدر و منزلت، قدرت یا پیشرفت

تفریح و لذت

آزادی یا استقلال و خودمختاری

حفظ بقاء و سلامتی

5 basic human needs

بیشتر فعالیت‌های ما یک یا چند تا از این نیازها را ارضاء یا برآورده می‌کنند.

قدم نخست برای کم کردن بهانه‌ها این است که نخواهیم دیگران برای کارهایشان دلیل تراشی و توجیه کنند.

اگر شما بتوانید جلوی خود را بگیرید که از دیگران نخواهید رفتار و کردارشان را توجیه کنند یا برای کارهای خود دلیل بیاورند، آنگاه یاد می‌گیرید کمتر برای کارهای خود نیز عذر و بهانه بتراشید.

به ندرت پیش می‌آید بچه‌ای بگوید:

دعوا می‌کنم چون من اول اونو زدم!

یا دعوا می‌کنم چون خیال کردم کار خوبی است!

یا دعوا می‌کنم چون به قدرت نیاز دارم!

اگر به سادگی از آنها بپرسید: دارید چه کار می‌کنید؟

من فکر می‌کردم با هم به توافق رسیده‌ایم که مشکلات‌مان را طور دیگری حل کنیم.

حالا چطوری دارید مشکل خود را حل می‌کنید؟ یا حالا می‌خوای چیکار کنی؟

بدین ترتیب شما از دلیل تراشی آنها در امان خواهید بود و خودتان هم دیگر کمتر تمایل خواهید داشت بهانه بیاورید.

چند نکته مهم در مورد دلیل تراشی و بهانه‌آوری:

1- عذر و بهانه‌ها همه بد نیستند؛ آنها هدفی را دنبال می‌کنند. دلیل تراشی‌ها ما را از احساس شدید ناکامی محافظت می‌کند.

2- سعی نکنید به یکباره تمام بهانه‌ها را کنار بگذارید: به تدریج شروع کنید و به خودتان فرصت بدهید و صبور باشید.

3- اگر نتوانستید یک شبه از همه‌ی عذر و بهانه‌ها خلاص شوید، از خود انتقاد نکنید و موجب تحقیر خود نشوید. تغییر برای اصلاح و بهبودی یک برنامه‌ی دائمی است.

4- با این گام شروع کنید که دیگر مدام نپرسید چرا آدم‌های اطراف‌تان مرتکب اشتباه می‌شوند. وقتی آنها در کاری بد عمل کردند، خیلی ساده فقط از آنها بپرسید: برای اینکه دفعه بعد موفق عمل کنی چه کار خواهی کرد؟

[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]

فصل چهارم: وقتی احساس درد و رنج می‌کنید

فصل پنجم: چند کلمه درباره‌ی هر گروه از فعالیت‌ها

با توجه به اینکه مطالب فصل چهارم و پنجم کتاب همه جاده ها از ما آغاز می شوند مشترک و در امتداد یکدیگر قرار داشت، تصمیم گرفتم که این دو فصل را با هم ترکیب کنم تا مطالب مختصر و مفیدتر باشد.

احساس شکست، عدم اقتدار، ضعف یا کنترل نداشتن بر بخشی از زندگی، تجربه مرگ عزیزی، طردشدگی از طرف یک دوست یا فامیل، شکست شغلی، کار طاقت‌فرسا، تمام نشدن کاری در سر موعد مقرر، از دست دادن شغل یا ترس از آن، ناامیدی، غم یا خبر مصیبت بار از مدرسه‌ی فرزند و…

احساس ناشی از این حملات، برای همه‌ی ما آشناست و آن احساس درد و رنج است.

در اینجا دو سوال مهم در مورد درد و رنج مطرح است:

1- چطور به این مرحله رسیدم؟

2- قصد دارم چه کاری برای آن انجام دهم؟

هنگامی‌ که برای ما حوادثی نظیر آنچه گفتیم اتفاق می‌افتد؛ اغلب نمی‌توانیم عکس‌العمل آنی خود را کنترل کنیم.

وقتی عزیزی می‌میرد، دچار احساس تاسف، اندوه، خشم، افسردگی، احساس گناه و بسیاری احساسات دیگر می‌شویم.

لازم است در این باره به نکات زیر توجه کنیم:

1- باید انتظار اینگونه احساسات را داشته باشیم.

2- اینگونه احساسات برای مدتی طبیعی قابل قبولند.

3- طبیعی است که احساسات خود را ابراز کنیم. بنابراین هنگامی که غمگین و غصه داریم کاملاً طبیعی است که گریه کنیم.

4- دامن زدن به این احساسات برای مدت بسیار طولانی مضر است.

5- چنین احساساتی می‌توانند به مرور زمان کم‌رنگ یا احساسات مثبت جایگزین بخشی از آنها شوند.

معمولا کسانی که از روابط با دیگران یا فعالیت‌های مورد علاقه‌شان ، دست می‌کشند، طبق رفتارهایی عمل می‌کنند که با یکی یا بیش‌تر از کارهایی که در زیر آمده، مطابقت دارد:

  1. انجام کارهای منفی
  2. فکر کردن به شیوه‌ی منفی یا جنون آمیز
  3. اعمال بدنی منفی (حرکات غیر ارادی)
  4. احساسات منفی 

کارهای منفی:

مانند هر کار رنج‌آور: تقلب، خود محوری، سرزنش خود یا دیگری و…

همه‌ی ما برخی اوقات غیرمسئولانه عمل می‌کنیم و به عواقب و پیامدهای کارمات کم‌توجهی می‌کنیم.

گفته‌ای هست که…

هیچ کس کامل نیست

جمله‌ دیگری می‌گوید…

خطا امری بشری و بخشش کاری است الهی

اینگونه رفتارها در آن زمان به نظرتان بهترین راهی بوده که شما را راضی می کرده و تنها انتخاب ممکن شما بوده است.

با تقلب در امتحان قبول می‌شده‌اید و احساس کامیابی و موفقیت و ارزشمندی می‌کرده‌اید و شاید هم راهی برای اجتناب از رنج و شکست بوده است تا باز هم احساس ارزشمندی و کامیابی کنید.

آزار دیگران با گفتار و رفتار خود، اغلب راهی است برای آنکه در گروه همسالان پذیرفته شویم و اعتبار کسب کنیم.

زمانی که این کارها را انجام داده‌اید، به نظر می‌آمده انتخاب مفیدی بوده حتی اگر فایده‌ی آن زودگذر بوده است.

دلیل اصلی برای کنار گذاشتن آنها این است که اینگونه رفتارها در حقیقت برای شما آنگونه که می‌خواستید موثر نبوده و کاری از پیش نبرده و به شما کمکی نکرده است.

بنابراین امروز، روزی است که سه کار انجام دهید:

  • بپذیرید و اقرار کنید که حتی اگر در گذشته به چند انتخاب منفی دست‌ زده‌اید (که در آن زمان خوب به نظر می‌آمدند)، اکنون به این تشخیص رسیده‌اید که ادامه دادن آنها هیچ کمکی به شما نمی‌کند.
  • خود را ببخشید حتی اگر احساس کنید نمی‌توانید این کار را انجام دهید باز هم سعی کنید تا هم‌اکنون خود را ببخشید.
  • تصمیم بگیرید انتخاب‌هی بی‌فایده را رها کنید. به یاد داشته باشید چنین انتخاب‌هایی به آسانی از بین نمی‌روند و باید انتظار داشت که گاهی اوقات برگشت کنند.

افکار منفی – فکر کردن به شیوه‌ی منفی یا جنون آمیز:

مانند بدبینی شدید، حتی افکار روان‌پریشانه یا افکار مربوط به خودکشی.

شاید شما نیمه‌ی تاریک زندگی را می‌بینید. برخی اوقات‌ همه‌ی ما این کار را می‌کنیم و امری کاملاً عادی است.

تنها مشکلات و جنبه‌ی تاریک زندگی را دیدن، خشنودی و توانایی شما را برای تسلط بر دنیای اطراف‌تان افزایش نمی‌دهد.

فعالیت جسمی منفی یا اعمال بدنی منفی (حرکات غیر ارادی):

مانند رژیم غذایی ناسالم، پرخوری، تنبلی، مریضی‌های مختلف مثل بیماری‌های گوارشی، کمر درد یا ناراحتی‌های پوستی یا هر چیزی که به سیستم عصبی یا سیستم ایمنی بدن مربوط است.

Negative physical activity

آیا تاکنون به شما گفته‌اند درد‌های شما به استرس مربوط می‌شود؟

یا دردتان روان‌تنی است؟

یا به اعصاب ربط دارد؟

ما با انتخاب‌هایی که می‌کنیم، بدن خود را تحت تاثیر قرار می‌دهیم.

احساسات منفی:

مانند عصبانیت، خشم، دلسوزی به حال خود، احساس گناه، ترس، خجالت، پشیمانی، استرس و…

بی‌شک بسیاری از شما برای مدتی کوتاه یا حتی طولانی، احساس عصبانیت، افسردگی، تنهایی، خشم و.. کرده‌اید. چنین احساساتی، انرژی درونی و توان استقامت شما را از درون می‌خورد.

امروز، روز تصمیم است و به نظر می‌رسد تصمیم بنیادین و اساسی یکی از دو انتخاب زیر باشد:

از احساسات منفی مراقبت کنید، آن را پرورش دهید و تقویت کنید. تمام وقت خود را با فکر کردن به گذشته و احساس گناه هدر دهید.

مدام فکر کنید چه کسی در حق شما کار بدی انجام داده است، بر زخم‌ها و خشم‌های خود نسبت به کسی که با بی‌انصافی با شما رفتار کرده نمک بپاشید و آنها را تشدید کنید.

یا

بند این احساسات را از دست و پای خود باز کنید و اجازه دهیدمثل امواج یک رودخانه از شما دور شوند. خود را مانند یک کشتی فرض کنید که به دنبال خود لاشه‌ی کشتی شکسته‌ای را یدک می‌کشد.

این کشتی شکسته، توان شما را ضعیف می‌کند، از انرژی شما می‌کاهد، توجه شما را فرو می‌خورد و مانع می‌شود از تمام قابلیت‌های خود به بهترین صورت استفاده کنید.

در واقع فقط یک انتخاب خوب وجود دارد:

طناب یدک‌کش را ببرید و اجازه دهید احساسات رها شوند. شما هیچگاه با افراط در آنها، نبش قبر و زیر و رو کردن و آزمودن‌شان پیروز نخواهید شد.

شاید هزاران بار زیر میکروسکوپ ذهن‌تان نگاه‌شان دارید، هزار بار دیگر هم این کار را بکنید مطمئناً چیز جدیدی عایدتان نمی‌شود.

امروز روز کنار گذاشتن و رهایی از این احساسات است.

[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]

فصل ششم: چه می‌توان کرد؟

این فصل خلاصه‌ای است از 4 شیوه و روش تفکر که نشان می‌دهد چگونه در زندگی خود تغییر مثبت ایجاد کنید.

چطور بر خود مسلط شوید و مسلط بمانید.

چگونه زندگی خشنود و رضایت‌بخشی برای خود فراهم کنید.

Positive change

نخستین ایده و فکر این است: واقعیت کنونی خود را بپذیرید.

اولین گام در حرکت به جلو و ایجاد آنچه در زندگی می‌خواهید این است که از واقعیت کنونی زندگی خود کاملاً آگاه باشید که آن را بپذیرید.

واقعیت کنونی در یک تعریف ساده یعنی همانی که هست. مثلاً از اینکه نتوانستم کار پیدا کنم عصبانی و ناراحت هستم و حالا نمی‌دانم باید چه کنم.

یا حالا که همسرم رفته احساس تنهایی و رنجش می‌کنم. به هر حال بعضی اوقات ممکن است کاملاً گیج و نامطمئن باشیم و ندانیم دقیقاً چرا احساس ناراحتی می‌کنیم.

پذیرش واقعیت به معنای تسلیم آن شدن نیست، بلکه نقطه‌ای است که باید از آنجا شروع کنید و در واقع تنها جایی است که شما می‌توانید از آن شروع کنید.

رایج‌ترین دلیل نپذیرفتن شرایط موجود یا انکار کردن مشکل این است که دوست داریم و امیدواریم بار دیگر همه چیز به حالت قبل بازگردد.

این اجتناب یا انکار واقعیت موجود، ما را به اسارت می‌کشد و همانطور که امیدواریم عوامل دیگر (خارج از ما) تغییر کنند در ما احساس درماندگی و ناتوانی ایجاد می‌کند.

برخی تا آخر عمر منتظر می‌مانند تا شاید از بیرون فرجی حاصل شود.

دومین ایده و فکر این است: تصمیم بگیرید و دست به انتخاب بزنید.

شما امروز تصمیم می‌گیرید که زندگی خود را تغییر دهید، بهتر عمل کنید و زندگی خود را بهبود ببخشید.

سومین ایده و فکر این است: از تلاش برای تغییر دادن دیگران دست بردارید.

گام سوم این است که سعی نکنید دیگران را تغییر دهید. حتی اگر این شخص شوهر، زن، فرزندان، معلمان، رؤسا، کارمندان شما یا دولت و … باشند.

چهارمین ایده و فکر این است: بر آنچه می‌توانید تغییر دهید، یعنی بر خود تمرکز کنید.

بله برای بهبود بخشی به زندگی خود و بر آنچه می‌توانید تغییر دهید، یعنی خودتان تمرکز کنید.

دشواری تغییر دادن یک انسان دیگر را می‌توان به مثابه کندن پوست از تمام اعضای بدن‌تان دانست.

غیرممکن است که شخص دیگری را به زور مجبور کنیم بر طبق میل و خواسته‌ی ما رفتار کند. برخی ترجیح می‌دهند بمیرند ولی به زور تغییر نکنند!

تاریخ مملو از شهدایی است که تن به مرگ داده‌اند ولی تن به زور و تحمیل نداده‌اند.

هرچه بیشتر سعی کنیم انسان‌های دگیر را مطابق میل خودمان تغییر دهیم، بیشتر ناراحت و ناکام خواهیم شد.

چرا که وقتی آنها در برابر فشار ما مقاومت می‌کنند ما به طور نابخردانه‌ای برای تغییرشان بیشتر تلاش ‌می‌کنیم و این کار دور باطلی است که به افزایش اعمال منفی، افکار منفی، احساسات منفی و حتی به خطر افتادن سلامتی خود ما منتهی می‌شود.

[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]

فصل هفتم: چه کار دیگری می‌توانید انجام دهید؟

کارهایی که برای داشتن احساس بهتر انجام می‌دهید، در 4 گروه دسته‌بندی می‌شوند که همه‌ی آنها باید با نشانه‌های منفی احساس فلاکت و رنج مرتبط باشند.

نشاه‌های مثبت از این قرارند:

1- عمل مثبت

2- تفکر منطقی و مثبت

3- فعالیت جسمانی (سالم) مثبت

4- احساسات شادتر مثبت 

عمل یا اقدام مثبت 

برخی از نمونه کارهایی که برای خودمان انجام می‌دهیم عبارتند از: خواندن یک کتاب خوب، ثبت‌نامه در یک آموزشگاه، حضور یافتن در برنامه‌ی اجتماعی و …

کارهایی که می‌توانید برای دیگران انجام دهید عبارتند از: لبخند زدن به دیگران، انجام لطفی در حق کسی، کمک داوطلبانه در هر شکلی و امثال آن.

Smile

افکار منطقی و مثبت

برای پر کردن دومین ظرف ذهنی خود، یعنی تفکر مثبت و منطقی، از دو تمرین زیر استفاده کنید:

الف) تجسم کنید به آنچه می‌خواهید دست یافته‌اید.

ب) افکار مثبت را در ذهن‌تان مرور کنید.

الف) مجسم کردن: در این تکنیک تصور کنید همان شخصی هیتید که می‌خواهید باشید یا تصور کنید آنچه می‌خواهید را هم اکنون دارید.

تصور کنید درآمدی دارید که مورد قبول شماست، کجا خواهید رفت؟ آیا سفری به جزایر کارائیب می‌روید؟ در آنجا چه می‌کنید؟ دقیق و واضح تجسم کنید.

ب) تفکر مثبت: بهترین راه برای پیشرفت در این حوزه این است که چند عبارت تاکیدی مخصوص به خود داشته باشید و هر روز آنها را بلند تکرار کنید.

برخی از بهترین‌های ما از قرار زیر است:

1- امروز یک روز عالی برای کامیابی است.

2- همه جاده‌ها از من آغاز می‌شوند.

3- من یک برنده‌ام، من یک برنده‌ام، من یک برنده‌ام.

4- هر مشکلی در برابر تصمیم قاطع من تسلیم می‌شود.

5- من می‌توانم و خواهم توانست. من می‌توانم و خواهم توانست. من می‌توانم و خواهم توانست.

منظور از این عبارات تاکیدی جایگزینی تفکر مثبت به جای افکار منفی است که شما را در حال حاضر گرفتار کرده‌اند.

فعالیت جسمانی مثبت (سالم)

افزودن به ظرف ذهنی سوم، یعنی فعالیت جسمانی مثبت (سالم)، مانند برنامه‌های پر کردن ظرف اول است. اما در این ظرف فقط فعالیت‌های جسمانی را قرار می‌دهید؛ آن هم نوعی فعالیت که با توانایی بدنی شما در حال حاضر همخوانی داشته باشد.

برای افرادی که از خود مراقبت نکرده‌اند، برنامه‌ای شامل مسواک زدن دندان‌ها، حمام کردن یا زود از خواب بیدارشدن ممکن است تغییر و برنامه‌ای مناسب باشد.

برای کسانی که احساس می‌کنند توانایی بیشتری دارند، پیاده‌روی در اطراف خانه بین پنج، ده، پانزده یا سی دقیقه نیروبخش و بسیار مناسب خواهد بود.

برای دیگران شاید فعالیت‌های سخت‌تر مثل تنیس، بدمینتون و مانند آن لازم باشد.

احساسات شادتر / مثبت 

این ظرف به چند دلیل مهم‌ترین ظرف محسوب می‌شود. ولی نکته مهم اینجاست که نمی‌توانید مستقیم در آن چیزی بریزید، بلکه زمانی که روی پر کردن ظرف‌های دیگر کار می‌کنید، این ظرف خود به خود پر می‌شود.

اگر تغییری در کارهایتان ایجاد کنید و به فعالیت‌های سالم و مستمر بپردازید، پیامد مثبت آنها ظرفی پُر از احساسات مثبت خواهد بود.

اگر شما منظم روی پای خود بایستید، از طرف خود ببخشید، چیزهای خوب و زیبا در ذهن خود بنشانید، از بدن ارزشمند‌تان که در اختیار شماست خوب مراقبت کنید، زندگی شادمانه‌ای خواهید داشت و به میزان کمتری از اثرات ناسالم احساسات منفی رنج می‌برید:

دل سوزاندن برای خود

احساس گناه

عصبانیت

خشم

ترس

افسردگی

خجالت

نفرت

اضطراب

به جای آنها از موارد زیر برخوردار خواهید شد:

احساس رضایت

آرامش ذهن

بردباری

خشنودی

لذت

حس سخاوت

اعتماد

امید

امنیت

پذیرش

[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]

فصل هشتم: چند پرسش

در این فصل از کتاب همه جاده ها از ما آغاز می شوند ، نویسندگان چند سوالی که ممکن است از ابتدای مطالعه کتاب تا کنون در ذهن شما نقش بسته باشد را آورده و به آنها پاسخ داده‌اند.

پرسش یک:

آیا می‌توانم کاملاً از شر احساسات منفی خلاص شوم؟

هیچ‌گاه به طور کامل از شر احساسات منفی، رفتارهای منفی یا مشکلات خلاص نمی‌شوید.

خوشبختی از احساسات و باورهایی که پیش از این ذکر شد ساخته می‌شود، مقصد و غایتی نیست که بتوانیم یکبار و برای همیشه به آن دست یابیم.

خوشبختی نیازمند سخت‌کوشی، برنامه‌ریزی مکرر و ارزیابی چگونگی زندگی است که انتخاب کرده‌اید.

پرسش دو:

اگر من روش خود اصلا‌ح‌گری را به کار گیرم، آیا به سرعت حالم بهتر خواهد شد؟

بین زمانی که شما فعالیت‌های توانمند‌کننده را به کار می‌گیرید و زمانی که احساس بهتری را تجربه می‌کنید فاصله‌ی زمانی وجود دارد.

بین زمانی که ورزشکاری تمرین می‌کند و هنگامی که خود را روی فرم و آماده می‌بیند فاصله وجود دارد.

این اصل درباره‌ی روشی که برای زندگی خود انتخاب می‌کنید نیز صادق است.

بی‌شک احساس بهتری پیدا می‌کنید اما پس از گذشت یک بازه زمانی، متوجه آن می‌شوید.

بنابراین نمی‌توانم زمان مشخصی را تعیین کرد چرا که برای هر فرد متفاوت است.

پرسش سه:

آیا واقعاً نباید برای داشتن احساس بهتر، مسائل گذشته‌ام را حل و فصل کنم؟

آیا نباید برای اینکه بر خود مسلط شوم و زندگی‌ام را بر بنیاد استواری بنا کنم گذشته‌ام را مورد بازبینی قرار دهم، روابط دوران کودکی‌ام را تحلیل و تعارضات ناخودآگاهم را حل کنم؟

اگر چیزی از گذشته “هم‌اکنون” و در حال “حاضر” شما را رنج می‌دهد، شاید خوب باشد که به آن بپردازید.

این کتاب بر اساس “تئوری انتخاب و اصول واقعیت درمانی” می‌گوید:

آنچه باعث درد و رنج کنونی ما می‌شود، ریشه در اینجا و اکنون دارد و نه در گذشته.

البته ممکن است اتفاقات گذشته مانند تجربه‌ی مورد سوء استفاده قرار گرفتن در بچگی، بحران زمان جنگ و طرد شدگی توسط دوست یا همسر در حال حاضر و هنوز در ذهن شخص باشد، از این رو شاید یادآوری و مرور آن برای بحث مفید باشد.

راهنمایی‌های مورد بحث در این کتاب بر این اساس است که رنج، درد و همه‌ی ناراحتی‌ها نتیجه این است که “چیزی در حال حاضر” در زندگی شخصی از قلم افتاده است.

[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]

فصل نهم: کلامی درباره‌ی خواسته‌ها و اهداف

به هنگام تعیین خواسته و هدف خود، باید توصیه‌هایی را رعایت کنید.

توجه داشته باشید که تعیین خواسته‌های خود همان مشخص کردن هدف است که ما این دو عبارت را به جای همدیگر به کار می‌گیریم.

بسیار موثر و سودمند است که:

1- خواسته‌های خود را طبقه‌بندی کنید.

اهداف‌تان را در چند گروه معنادار دسته‌بندی کنید:

شخصی: برای مثال وزنم را به میزان مشخصی کم کنم.

اجتماعی: در دو ماه آینده سه دوستیِ جدید ایجاد کنم.

مالی: فلان مقدار پول در سال آینده پس‌انداز کنم یا فلان مقدار پول در سال آینده کسب کنم.

جسمانی: نیم ساعت در روز ورزش کنم.

فکری: نیم ساعت در روز به مطالعه بپردازم.

انسان‌گرایانه یا معنوی: روزی یک عمل نوع‌دوستانه انجم دهم که به رفاه شخص دیگری کمک کند.

2- این اهداف را بنویسید.

اگر می‌خواهید اهداف‌تان قابل دستیابی باشد، باید نوشته شوند. کافی نیست که “فقط آنها را به ذهن بسپارید”. فقط با نوشتن روی کاغذ است که آنها را جدی می‌گیرید.

3- تصمیم بگیرید و سپس افکار و انرژی خود را روی آن متمرکز کنید.

این تصمیم به شما کمک خواهد کرد همچنان که خواسته‌‌ها و اهداف‌تان را ردیف می‌کنید، نگران نباشید که چطور به آنها دست خواهید یافت.

اگر واقعاً بدانید اهداف شما ممکن و دست‌یافتنی‌اند، دیگر نیازی نیست مدام در خصوص چگونگی دستیابی به آنها خود را گیج و سردرگم کنید.

4- به هنگام ناکامی و شکست، خود را بپذیرید و خود را سرزنش نکنید.

William James

برخی اوقات احساس می‌کنید که…

در رسیدن به اهداف‌تان ناکام بوده‌اید

رژیم خود را شکسته‌اید

از انجام کاری که به خود قول داده بودید بازمانده‌اید

پولی که می‌خواستید پس‌انداز کنید را خرج کرده‌اید

یا به هر طریقی طبق برنامه عمل نکرده‌اید و کاری انجام داده‌اید که از آن خجالت می‌کشید

و…

این‌جاست که وسوسه می‌شوید برنامه و هدف را رها کنید. در چنین مواقعی به خود می‌گویید:

چه فایده‌ای دارد؟ و آن‌گاه غرق در احساساتی نظیر بیچارگی و فلاکت، احساس گناه و شکست می‌شوید.

در این هنگام است که باید به خود بگویید: فردا روز دیگر است یا برای بهتر عمل کردن هیچگاه دیر نیست!

جملات ویلیام جیمز، پدر علم روانشناسی امریکا را به خاطر بسپارید که می‌گوید:

[box type=”custom” color=”#000000″ bg=”#77f700″ radius=”10″ border=”#169300″]

بالاترین کشف انسان دوران ما این است که

ما می‌توانیم با تغییر دادن نگرش‌مان، شرایط خود را تغییر دهیم.

[/box]

وقتی احساس شکست می‌کنید، مهم است که احساس گناه و خود انتقادگری را به فکر مثبت “دفعه‌ی بعد موفق می‌شوم”، تغییر دهید.

5- خواسته‌های خود را تحقّق یافته مجسم کنید.

اگر می‌خواهید مشهور شوید، با چشم دل ببینید که الآن از آن برخوردارید و دارید چه می‌کنید. مجسم کنید دوستانی دارید که به شما چه چیزهایی می‌گویند.

در همین زمان همه‌ی وجود شما به تکاپو می‌افتد، آماده می‌شود و برنامه‌ریزی می‌کند که شما بتوانید تشخیص دهید هدف، واقعی است و الآن نسبت شما با آن هدف چیست.

6- هدف‌های خود را فقط با کسانی که مشوق شما هستند، در میان بگذارید.

خواسته یا هدف خود را با کسانی که شما را مسخره می‌کنند یا دست کم می‌گیرند، در میان نگذارید.

7- فهرست‌هایی تهیه کنید.

علاوه بر تهیه‌ی لیست هدف‌هایتان، خوب است 15 دقیقه از روزتان را برای تهیه‌ی فهرستی برای موارد زیر نیز اختصاص دهید:

  • برای دستیابی به هدفم چه چیزهایی را باید بدانم و انجام دهم؟
  • چه کارهایی باعث ضایع شدن اهدافم می‌شوند؟
  • برای دستیابی به خواسته‌هایم خود را متعهد کنم چه کارهایی را در روز، هفته یا ماه آینده انجام دهم؟
  • مهم‌ترین چیزی که در فهرست من وجود دارد چیست؟

8- موارد زیر را از کانون توجه خود حذف کنید.

  • انتقاد و عیب‌جویی از خود و دیگران
  • شکایت از خود و دیگران
  • ایجاد تعرض و درگیری با دیگران مانند بحث کردن و سعی در متقاعد کردن دیگران که شما درست می‌گویید و آنها در اشتباه هستند.

9- فهرستی از شعارها و سخنان زبده‌ی مرتبط با اهداف خود تهیه کنید.

10- تمام پیشنهادهای بالا را بارها و بارها نجام دهید.

اگر برای دستیابی به اهداف خود برنامه‌ی مشخصی ندارید، برای پرورش آن‌ها در ذهن‌تان وقت و انرژی بیشتری اختصاص دهید.

[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]

فصل یازدهم: سخنی درباره‌ی برنامه‌ریزی

نیاز دائم به برنامه‌ریزی اساس انسجام بخشیدن به خود و تسلط بر خویشتن است.

[box type=”custom” color=”#000000″ bg=”#77f700″ radius=”10″ border=”#169300″]

شکست در برنامه‌ریزی، برنامه‌ریزی برای شکست است.

[/box]

مشخصات برنامه‌های موفق

ساده: برنامه‌ها را پیچیده نکنید.

دست‌یافتنی: برنامه‌های باید واقع‌بینانه و شدنی باشند. برای توضیح این موضوع فلسفه‌ی معتادان گمنام و بی‌نام را در زیر به طور مختصر مرور می‌کنیم.

برنامه ای که بر روی میلیون‌ها نفر اجرا شده و به آنها کمک کرده است با بکارگیری فلسفه‌ی “فقط برای امروز” ، شادمانه زندگی کنند.

فقط برای امروز، من فقط امروز را زندگی می‌کنم و سعی نمی‌کنم همه مسائل زندگی را یکجا حل کنم.

فقط برای امروز، بدون ترس از زندگی و مرگ خواهم زیست.

فقط برای امروز، بدون ترس از زیبایی‌ها لذت خواهم برد و خشنود خواهم بود.

ابراهام لینکن گفته است:

[box type=”custom” color=”#000000″ bg=”#77f700″ radius=”10″ border=”#169300″]

اکثر مردم به میزانی که ذهن خود را آرایش می‌کنند، خشنود خواهند بود.

[/box]

فقط برای امروز، من خوش‌رو، سرحال و بخشنده خواهم بود. من هر کس را برای کاری که می‌کند تحسین می‌کنم و از کارهایی که نمی‌تواند انجام دهد انتقاد نمی کنم. اگر متوجه اشتباهی شدم، فراموش می‌کنم و خواهم بخشید. هرگز سعی نمی‌کنم غیر از خودم کسی را اصلاح یا کنترل کنم.

فقط برای امروز، اگر احساساتم جریحه دار شد، آن را بروز نخواهم داد.

فقط برای امروز، زمان کوتاهی را به این اختصاص می‌دهم که کمی آرام بگیرم و بیندیشم که زندگی چیست و چگونه می‌تواند باشد. به خدا فکر خواهم کرد و چشم‌انداز بهتری از خود پیدا خواهم کرد.

planning

قابل اندازه‌گیری: روش به کار بردن دستیابی به اهداف باید مشخص و دقیق باشد.

سریع: برنامه باید حتی‌الامکان سریع اجرا شود، نه بعد از تعطیلات، وقتی بچه‌ها مدرسه ندارند، ماه آینده یا بعداً.

تحت کنترل شخص برنامه‌ریز باشد: برنامه نباید یک برنامه‌ی “اگر شد” باشد و نباید مشروط بر آن باشد که شخص دیگری کاری انجام دهد. مثلاً اگر کسی بیدارم کند، دنبال کار خواهم گشت، برنامه‌ی خوبی نیست!

باید موفقیت در برنامه فقط به شخص برنامه‌ریز بستگی داشته باشد.

ثبات و تداوم داشته باشد: اگر لازم باشد، برنامه باید بارها و بارها تکرار شود. برای دسترسی به هدف، لازم است برنامه‌ریز، برنامه را بر پایه‌ای با ثبات تکرار کند.

پشتکار: ناپلئون هیل درباره‌ی شخصیت افراد موفق مطالعه می‌کرد تا ویژگی‌های مشترک آنها را کشف کند.

او دریافت تمام‌شان در یک ویژگی مشترکند و آن ویژگی پشتکار یا توانایی ادامه‌ی کار بود.

پشتکار می‌تواند جایگزین نبوغ، ثروت و هر ویژگی دیگری شود.

چینی‌ها مدت 5 سال مداوم به زمینی که دانه‌ها در آن کاشته شده آب می‌دهند. در این 5 سال، دانه‌ها از خاک بیرون نمی‌آیند و هیچ اثر ظاهری از رویش دیده نمی‌شود. در ششمین سال گیاه حدود 30 متر در عرض 6 هفته رشد می‌کند!

برنامه‌های با شکست مواجه شده

شاید برای شما سوال پیش بیاید که اگر برنامه‌ام شکست خورد چطور؟

آیا این احتمال وجود دارد که هر برنامه‌ای یا بسیاری از طرح‌ها نتیجه‌ی مطلوبی در بر نداشته باشد؟

در ادامه مطالبی را از افراد موفقی می‌خوانید که با شکست مواجه بوده‌اند…

بیب روس: رکورد بیشترین هوم ران (در بیسبال ضربه‌ای که به توپ می‌زنند و در فاصله‌ی حرکت توپ شخص خود را به مقصد می‌رساند و برمی‌گردد) و بیشترین واگذاری امتیاز به حریف را دارم.

ویلی مِیز: در 26 بار اول در بازی‌های رسمی، هرگز نتوانست به هدف و نشانه (مبدا بازی بیسبال) ضربه بزند.

باربارا گوردون: ضمن داستان موفقیت خود در غلبه بر مواد مخدر و مشکلات روانی در کتاب می‌رقصم تا آنجایی که می‌توانم، وخامت، افسردگی، اعتیاد به مواد و احساس عمیق ناامیدی و همین‌طور در مورد عود و لغزش‌ها و تمام جزئیات حرکت خود در غلبه بر این مشکلات و شکست‌هایش را توصیف می‌کند. او اکنون از این شکست‌ها برای کمک به هزاران انسان در به دست آوردن کنترل بهتر بر زندگی‌شان استفاده می‌کند.

جان کریسی: رمان‌نویس انگلیسی که هم‌اکنون 504 کتاب منتشر کرده است. او 753 نسخه از دست‌نوشته‌هایش توسط ناشران رد شده است.

والت دیزنی: از دفتر روزنامه‌ای که در آن کار می‌کرد اخراج شد برای اینکه ایده‌های خوبی نداشت!

Unsuccessful planning

توماس ادیسون: لامپ را اختراع کرد اما شکست‌های بسیاری در طول راهش تجربه کرد.

او فقط برای ساختن لامپ 10000 بار آزمایش کرد تا موفق شد. از او پرسیدند وقتی دوباره از اول شروع می‌کردی، چه احساسی داشتی؟

پاسخ او این بود که حتی اگر هزار آزمایش دیگر انجام می‌دادم و نتیجه نمی‌گرفتم، باز هم خودش نوعی موفقیت بود.

او خود را هزاران قدم جلوتر می‌دید چون با هر آزمایش منجر به شکست شده می‌فهمید در آزمایش‌هایش چه چیزهایی نتیجه نمی‌دهد.

آبراهام لینکن: نمونه‌ای برجسته است برای فردی که در راه رسیدن به موفقیت، شکست‌های زیادی را تجربه کرده است. در زیر فهرست مختصری از سال‌شمار، موفقیت‌های او را می‌بینیم:

سال 1831 – شکست در کسب و کار

سال 1832 – شکست در ورود به مجلس

سال 1833 – دومین شکست شغلی

سال 1836 – فروپاشی عصبی

سال 1838 – شکست در انتخابات برای ریاست مجلس

سال 1840 – شکست در انتخابات برای عضویت در کالج انتخاباتی امریکا

سال 1843 – شکست در انتخابات برای نمایندگی کنگره

سال 1855 – شکست در انتخابات برای نمایندگی مجلس سنا

سال 1856 – شکست در انتخابات به عنوان معاون ریاست جمهوری

سال 1860 – پیروزی در انتخابات به عنوان ریاست جمهوری امریکا

 

به طور خلاصه همه‌ی برنامه‌ها به نوعی موفقیت است، حتی اگر اجرا نشوند.

[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]

فصل دوازدهم: نقش ایمان

داشتن ایمان و باور در فرایند دستیابی به موفقیت، تاثیر مثبتی دارد.

باور به کارآمدی برنامه‌ها نیروی محرکه‌ی برخی دیگر است، حتی اگر نتیجه‌ی آن مثل درخت بامبوی چینی، طولانی مدت و با تاخیر همراه باشد.

وقتی ما برای بهتر شدن تغییر می‌کنیم، در حقیقت دنیا را تغییر می‌دهیم، آن را تقویت می‌کنیم و متعالی می‌سازیم.

در حقیقت ما در راهی مشترک با یکدیگر همکاری و تلاش می‌کنیم تا آن چیزی بشویم که مسئولیت ماست و آن عبارت است از:

انسان مسئول که در جهت بهبودی زندگی خود و دیگران و ساختن جهانی امن برای خود و همگان قدم بر‌می‌دارد.

[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]

خرید اینترنتی کتاب همه جاده ها از ما آغاز می شوند

برای خرید نسخه چاپی کتاب همه جاده ها از ما آغاز می شوند می‌توانید از طریق لینک زیر و از وبسایت انتشارات سایه سخن (ناشر کتاب) اقدام کنید. (البته تمامی مسئولیت‌های آن به پای آن سایت است و ما فقط آن وبسایت را معرفی می‌کنیم و حتی مدیر آن وب سایت از این موضوع اطلاعی ندارد)

خرید کتاب از سایت انتشارات سایه سخن

 

[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]

درصد خوانش متن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عضویت و ورود
شماره موبایل خود را وارد نمایید.
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد