در ادامه بخش معرفی کتاب درمان خجالت و کم رویی، این بار سراغ کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت رفتهایم که امیدواریم برای شما مفید باشد.
معرفی کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت در یک نگاه
نام کتاب: مهارت جرأت ورزی و قاطعیت
نویسنده: سو بیشاپ
مترجمان: محمد صادق زمانی و محمد حسن آسایش
تعداد صفحات: 220 صفحه
ناشر: انتشارات پندار قلم
نکته مهم: این مقاله جامع 5000 کلمهای به عنوان معرفی کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت نوشته شده است ولی در اصل خلاصه مفیدی از کتاب فوق است. شاید در آینده این مقاله از قسمت مقالات رایگان سایت خارج شود. بنابراین اگر به آن نیاز دارید، محتوای این صفحه را در سیستم خود ذخیره کنید.
[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]
جرأت ورزی و قاطعیت چیست؟
در مقدمه کتاب جرأتورزی را اینگونه تعریف میکند:
جرأت ورزی نوعی توانایی برای اظهار وجود با اعتماد به نفس میباشد، بدون اینکه مجبور باشیم به رفتار منفعلانه، پرخاشگرانه یا کنترلگرانه متوسل شویم.
و لازمه آن خودآگاهی میباشد که نسبت به خودمان بصیرت، علاقه و کنترل داشته باشیم.
لازم است که برای این موضوع به نیازهای دیگران گوش دهیم و به آن پاسخ دهیم، بدون اینکه علایق خود را نادیده بگیریم یا اصول اساسی و زیربنای خود را به خطر بیندازیم.
جرأت ورزی یعنی بهبود مهارتهای بین فردی، ارتباط موثرتر و کنترل استرس از طریق کنترل بهتر افراد و موقعیتهای مشکل آفرین.
جرأت ورزی یعنی ارتباط موثر و این امر فقط به معنی انتخاب کلمات مناسب برای گفتن در یک موقعیت خاص نمیباشد.
درجه (تُن) صدا، آهنگ، میزان بلندی، حالت چهره، ژست و زبان بدن همگی در پیامی که ما به فرد دیگری میفرستیم، نقش دارند و اگر متعادل انجام نشود، پیامی ناقص را به طرف مقابل ارسال خواهیم کرد.
[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]
آشنایی با فصل های کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت
کتاب مهارت قاطعیت و جرأت ورزی، شامل 14 فصل است که عناوین فصلها عبارت است از:
فصل اول: جراتورز باشیم یا نباشیم؟
فصل دوم: برای دفاع از حق خود آماده شوید.
فصل سوم: تفکر مثبت
فصل چهارم: درست و غلط
فصل پنجم: هر از گاهی
فصل ششم: حالا شنیدن را امتحان کن
فصل هفتم: گفت و گوی بدن
فصل هشتم: روابط
فصل نهم: واژهها و عبارات
فصل دهم: قدرت
فصل یازدهم: بله و نه
فصل دوازدهم: مردم دردسر ساز
فصل سیزدهم: موقعیتهای دردسرساز
فصل چهاردهم: نتیجهگیری
در ادامه این مقاله به شرح برخی از فصلهای کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت میپردازم.
ملاک در انتخاب این فصلها فقط علاقه بیشتر خودم (کامران گنجی) بوده که البته این علاقه ناشی از این موضوع است که احساس کردم مطالب این فصلها میتواند برای شما خواننده گرامی مفیدتر باشد.
[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]
فصل اول: جرأت ورز باشیم یا نباشیم؟
نویسنده در فصل اول کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت به این موضوع میپردازد که همهی ما انسانها در بدو تولد از دو رفتار در مقابل دیگران استفاده میکردیم:
-
رفتار منفعلانه و وابستهگرانه
-
رفتار سخت و مطالبه گرانه
با بزرگتر شدن ما و لب به سخن گشودن توسط ما کلماتی را یاد گرفتیم که یکی از آنها کلمه “نه” بود که این کلمه نشان از آزادی و بیان احساسات بود.
در مجموع ما رفتار جرأت ورزانه را از همان ابتدا یاد نگرفته ایم و برای به کار بردن این رفتار باید آموزش و تمرین داشته باشیم.
[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]فصل چهارم: درست و غلط
نویسنده در این فصل از کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت به یک سری حقوق انسانی اشاره میکند که هر فردی از بدو تولد به منظور کمک به توسعه نفس و بهبود روابط بین فردی داراست.
همچنین به ازای هر حقوقی که ما داریم، طرف مقابلمان نیز همان حق را نیز داراست و همچنان که توقع داریم دیگران این حقوق را نسبت به ما رعایت کنند، ما نیز وظیفه داریم که به حقوق دیگران بی توجه نباشیم!
در ادامه دکتر سو بیشاپ نویسنده کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت به 40 حق از حقوق اساسی انسانی اشاره میکند که عبارتاند از:
- من حق دارم صرفنظر از جنسیت، نژاد، سن و یا هرگونه ناتوانی و معلولیت، به صورت برابر و یکسان با من رفتار شود.
- من حق دارم بهعنوان یک انسان مستعد، با احترام با من رفتار شود.
- من حق دارم در مورد چگونگی سپری کردن اوقاتم خودم تصمیم بگیرم.
- من حق دارم هرچه را که میخواهم درخواست نمایم.
- من حق دارم در مورد چیزهای مختلف مرتبط با خودم از قبیل عملکرد، رفتار و شکل و ظاهرم درخواست بازخورد کنم.
- من حق دارم حرفهایم شنیده شود و مرا جدی بگیرند.
- من حق دارم عقاید و نظراتی را داشته باشم.
- من حق دارم باورهای سیاسی داشته باشم.
- من حق دارم گریه کنم.
- من حق دارم اشتباه کنم.
- من حق دارم بدون احساس گناه “نه” بگویم.
- من حق دارم نیازهایم را بیان کنم.
- من حق دارم اولویتهای شخصی خود را مشخص کنم.
- من حق دارم احساساتم را بیان کنم.
- من حق دارم به نفع خودم “بله” بگویم بدون اینکه احساس کنم که خودخواه هستم.
- من حق دارم نظر و تصمیمم را عوض کنم.
- من حق دارم هر از گاهی شکست بخورم.
- من حق دارم بگویم “من متوجه نمیشوم (نمیفهمم)”.
- من حق دارم عباراتی را بگویم که مبنای منطقی نداشته باشد و مجبور به توجیه آنها نباشم.
- من حق دارم درخواست اطلاعات کنم.
- من حق دارم موفق باشم.
- من حق دارم باورهایم را بیان کنم.
- من حق دارم به مجموعه ارزشهایم وفادار باشم.
- من حق دارم زمانی را برای تصمیمگیری صرف کنم.
- من حق دارم مسئولیت تصمیمهایم را بر عهده بگیرم.
- من حق دارم حریم شخصی داشته باشم.
- من حق دارم “من نمیدانم” را بپذیرم.
- من حق دارم به عنوان یک انسان تغییر و رشد کنم.
- من حق دارم انتخاب کنم که درگیر مشکلات افراد دیگر بشوم یا نه.
- من حق دارم مسئولیت مشکلات افراد دیگر را نپذیرم.
- من حق دارم به دنبال نیازهای خودم باشم.
- من حق دارم فضا و زمان برای تنهایی داشته باشم.
- من حق دارم یک فرد خاص باشم.
- من حق دارم از افراد متخصص درخواست اطلاعات کنم.
- من حق دارم به تائید دیگران وابسته نباشم.
- من حق دارم تعیین کننده ارزش و بهای خودم باشم.
- من حق دارم انتخاب کنم در یک موقعیت مشخص چگونه رفتار کنم و پاسخ دهم.
- من حق دارم مستقل باشم.
- من حق دارم خودم باشم؛ نه آن فردی که دیگران انتظار دارند.
- من حق دارم از حق خودم دفاع کنم
البته شایان ذکر است که یک سری از حقوق انسانی هر انسانی را خود من (کامران گنجی) با توجه به اعلامیه حقوق بشر و حقوق شهروندی استخراج کردهام که موضوعات را به صورت فراگیرتر شامل میشود.
برای مطالعه این حقوق انسانی روی لینک زیر کلیک نمائید.
مقاله حقوق انسانی ما
همانطور که قبلاً نیز اشاره شد؛ به ازای هر حقی که داریم، وظیفهای نیز داریم و تازه متوجه میشویم که در چه مواردی حقوق ما ضایع شده و در چه مواردی حقوق دیگران را ضایع کردهایم تا به اهداف خود برسیم!
[box type=”custom” color=”#000000″ bg=”#77f700″ radius=”10″ border=”#169300″]به یاد داشته باشید جرأتورز بودن دو وجه دارد:
احترام به حقوق طرف مقابل در حالی که حقوق خود را نادیده نگرفتهاید.
[/box][divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]
فصل هفتم: گفتگوی بدن
در این فصل نویسنده کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت پیرامون ارتباط غیر کلامی و زبان بدن مباحثی را مطرح میکند.
نکته قابل تامل این است که باید توجه داشته باشیم که هیچ حرکت یا ژست واحدی نمیتواند نشاندهنده یک حالت مطلق مثل اعتماد به نفس یا خجالتی بودن باشد و با کنار هم گذاشتن چند مورد از زبان بدن یک تفسیر خاص صورت میگیرد. مثلاً:
یک اخم جزئی ممکن است به این معنا باشد که آنها گیج شده و یا حرفهای شما را به خوبی نفهمیده باشند یا در موضوعی که مطرح کردهاید، اختلاف نظر داشته باشند.
و یا ممکن است که به خاطر تمرکز شدید روی صحبتهای شما اخم جزئی را داشته باشند.
اگر اخم با خمیازه همراه باشد یک معنی خاص دارد و یا اگر با شکلک همراه باشد معنای دیگر…
اقدامک:
حالا برای اینکه خود را به چالش بکشید تمرین زیر را انجام دهید.
سه نوع اساسی رفتار را در نظر بگیرید: پرخاشجو (عصبی)، منفعل (خجالتی) و جرأت ورز و بررسی کنید که وضعیت اندامی و یا زبان بدن هر یک از آنها به چه شکل خواهد بود؟
وضعیت اندامی ژست
حالت چهره و تماس چشمی
حرکات درجه (تُن) صدا
در ادامه نویسنده کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت به زبان بدن هر یک از سه نوع رفتار بالا اشاره میکند.
زبان بدن افراد پرخاشگر:
به حالت راست و افراشته میباشد (ایستادن در بلندترین حالت قد خود)
با این روش تا حد امکان خود را بزرگ و ترسناک جلوه میدهیم تا حدی شبیه گربههایی که در موقع عصبانیت خزهای روشت پشتشان سیخ میشود و دمی شبیه قلموی نقاشی دارند یا وزغهایی که هنگام جنگ خود را به شکل پُف کرده در میآورند.
در چهره، همه ماهیچهها سفت میشوند و نوعی حالت سفتشدگی در اطراف دهان ایجاد میشود.
اغلب یک لبخند مبهم به وجود میآید که به چشم نمیآید و به شکل سخت و بیعاطفه باقی میماند.
ممکن است چشمها باریک شود و یک حالت اخم و ترشرویی به وجود میآید.
هر رفتاری که باعث تنزل و پستی طرف مقابل شود، قدری پرخاشجویانه محسوب میشود.
خندههای زورکی یا ارباب مئابانه و از روی خود برتربینی یا نگاه عاقل اندر سفیه نوعی رفتار پرخاشجویانه است.
ممکن است که رنگ صورت قرمزتر شود چرا که رفتار پرخاشجویانه میتواند باعث افزایش فشار خون شود.
ممکن است علائم بیقراری از قبیل مالیدن رانها یا به زمین کوبیدن پا به وجود آید.
ممکن است شخص پرخاشجو به حریم شما تجاوز کند و آنقدر به شما نزدیک بایستد که احساس ناراحتی کنید.
شخص پرخاشجو پیش از آنکه صحبتهای طرف مقابل تمام شود، روی خود را بر میگرداند و میرود.
از لحاظ ژست بدنی همانند گربهسانان که پنجه و دندان نشان میدهند؛ افراد پرخاشجو نیز با گرفتن سر روبه جلو، تکاند دادن یا سیخ کردن انگشتان و محکم فشردن مشتها به هم این موضوع را تداعی میکنند.
معمولاً تماس چشمی با شدت بیشتری انجام میشود.
نگاهها ناخوشایند و سخت بوده و پلک زدن کاهش مییابد.
فرد پرخاشجو سعی میکند در خیره شدن از طرف مقابل پیشی بگیرد.
اما در درجه و تُن صدا نیز تغییراتی در افراد پرخاشجو قابل مشاهده است مثل تُن صدای بلندتر و زنندهتر از حالت معمول و در بعضی مواقع به شکل تهدید آمیزی آرام و بی سر و صدا است.
برخی از افراد با سرعت کمتری صحبت میکنند و عمداً هر کلمه را با قوت تلفظ میکنند که البته این امر نماد رفتار ارباب مئابانه و رئیسوار میباشد.
در ارتباط با دیگران، میزان و سرعت تحویل پیام به همراه سطح رفتار پرخاشجویانهای که ابراز میشود بالا میرود.
ممکن است تهید یا طعنه ضِمنی وجود داشته باشد.
زبان بدن افراد منفعل یا خجالتی
ظاهر افتاده نشانه بارز فرد منفعل و غیر جرأتورز میباشد.
در هنگام نشستن نوعی تمایل برای جمع شدن و فرو رفتن در خود وجود دارد.
قرار دادن دستها روی سینه به صورت محکم (دست به سینه)
تابیدن پاها روی یکدیگر (نوعی دفاع حیوانی برای حفاظت از سطوح حساس درونی)
ظاهر دفاعی و عذرخواهانه بیش از حد
علائم واضح استرس، تنش و اضطراب مثل جویدن لب پائینی
فک به سمت پایین افتادگی دارد و شانهها به صورت خمیده هستند.
تیرهتر شدن یا سرخی چهره ایجاد میشود.
تنش باعث دست و پا چلفتی شدن آنها میشود و گاهی باعث ریختن چیزی یا افتادن برگه از دستان باشد.
تمایل برای حفظ فاصله بدنی یا حتی عقب رفتن و فاصله گرفتن از طرف مقابل
این افراد هنگام نشستن، در حالتی شبیه بغل کردن و در آغوش گرفتن، آگاهانه آرنج و زانوها را به سمت بدن جمع میکنند.
ژست بدنی شامل دستان گره کرده یا اطوار قالبی عصبی به شکل گره کردن و رها کردن میباشد.
وَر رفتن با موها، لباس، خودکار و… میباشد.
معمولاً در حین صحبت کردن جلو دهان با دست گرفته میشود و آن را میپوشانند و به دفعات زیاد صورت لمس میشود.
حرکات بدنی به شدت کاهش مییابد و در حد نهایی انفعال قرار میگیرد.
افراد خجالتی یا منفعل در حفظ ارتباط چشمی مشکل دارند، نگاهشان معمولاً روبه پائین است.
ممکن است بیشتر از حد معمول پلک بزنند.
ممکن است چشمانشان به خاطر اضطراب و عصبی بودن دائماً و به سرعت به این طرف و آن طرف نگاه کند.
گاهی اوقات فرد چشمان خود را به مدت طولانی میبندد و به خیال خود بر طرف مقابل پیروز میشود مثل شترمرغ! (اگر من نتوانم او را ببینم احتمالاً کمتر تهدید کننده خواهد بود)
در این افراد معمولاً درجه صدا ملایم و بی سر و صدا خواهد بود.
گاهی در موارد افراطی یک لرزش و رعشه عصبی وجود خواهد داشت.
کلام همراه با شک و دو دلی و مِن مِن کردن است و ممکن است نوعی ناله پوزش آمیز باشد.
زبان بدن افراد قاطع و جرأتورز
فرد قاطع و جرأت ورز حالت بدنی افراشته، آرام و باز دارد.
دستانش آزاد و در کنار پهلوها یا روی رانها قرار دارد.
به ندرت پیش میآید که دست و پاها روی هم قرار بگیرد.
ماهیچههای صورت آرام و نشانگر خلوص و بیریایی است.
فرد جرأت ورز در برخوردها با لبخند واقعی خوش و بش میکند.
فرد جرأت ورز تمایل دارد از ظرف مقابل حمایت کند و سر و صورت را به صورت راست و افراشته و به روش پاسخگر نگه خواهد داشت نه به صورت تهدید کننده.
در مقایسه با افراد خجالتی یا پرخاشگر این افراد از مجاورت و نزدیکی احساس راحتی میکنند بدون اینکه به حریم طرف مقابل تجاوز کنند.
معمولاً کف دستها نمایان است، شاید به این منظور که چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد!
تماس چشمی منظم و مستقیم و نشان دهنده توجه و علاقه خواهد بود.
تُن صدا با موقعیت تناسب داشته و یکنواخت و منظم و با ثبات است ولی در عین حال به راحتی قابل شنیدن میباشد.
[box type=”custom” color=”#000000″ bg=”#77f700″ radius=”10″ border=”#169300″]صدای صحبتکردن حرکات، بلندتر از صدای کلمات است!
[/box][divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]
فصل هشتم: روابط
در ابتدای فصل هشتم، نویسنده کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت به این موضوع اشاره میکند که اگر ما اعتماد به نفس خود را افزایش دهیم، به راحتی میتوانیم از حق خود دفاع کنیم.
در واقع با افزایش اعتماد به نفس موقعیتهای دشواری که باید در آنها آگاهانه از حق خود دفاع کنیم کاهش مییابد.
چرا که مردم ما را به چشم فردی زود تسلیم شو (هالو) و قربانی نگاه نمیکنند و به خود اجازه سوء استفاده از ما را نخواهند داد.
[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]فصل نهم: واژهها و عبارات
در فصل نهم سو بیشاپ نویسنده کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت به چگونگی انتخاب کلمات و عبارات در ارتباط با دیگران میپردازد.
یکی از اشتباهاتی که در انتخاب عبارات در گفتگوها انجام میگیرد، درگیر شدن با شخص است به جای درگیر شدن با موضوع. مثلاً به بار معنایی این دو جمله دقت کنید:
چرا نمیتوانی بعد از اینکه کارت را انجام دادی همه چیز را دوباره مرتب کنی؟
لطفاً این میز را مرتب کن!
در جمله اول به صورت ضمنی به یک عیب و نقیصه شخصیتی اشاره میکنیم اما در جمله دوم به دنبال یک راه حل برای مشکل بینظمی.
یکی دیگر از اشتباهات در انتخاب عبارات اشاره به موارد عام به جای خاص است مثلا این دو جمله را نیز با دقت مطالعه کنید:
چرا همیشه تاخیر داری؟
چرا امروز صبح دیر کردی؟
در جمله اول ویژگی دیر کردن را همیشگی فرض کردیم در صورتی که یک فرد نمیتواند همیشه دیر کند اما در جمله دوم به صورت صریح و خاص به دیر کردن امروز اشاره دارم.
موضوع دیگر در انتخاب جملات این است که باید مالکیت پیام خود را در دست بگیریم و با اعتماد به نفس دیگران را در جملات دخیل نکنیم. مثلا به این دو جمله دقت کنید:
فکر نمیکنی اگه در مورد این مسئله بیشتر تحقیق کنیم بهتر باشد؟
من فکر میکنم باید تحقیقات بیشتری در این رابطه انجام شود.
جمله اول به صورت تمکین کننده و فروتن یا ارباب مئابانه و سلطهگرانه و یا حتی پرخاشگرانه است و حتی ممکن است با پاسخی گستاخانه همراه باشد که “نه، من اینطور فکر میکنم” مواجه شود اما در جمله دوم مسئولیت نظر خود را بر عهده میگیریم و مطمئنتر به نظر میرسیم.
پولونیوس در هاملت اثر شکسپیر به فرزندش لائرتز گفت:
[box type=”custom” color=”#000000″ bg=”#77f700″ radius=”10″ border=”#169300″]این از همه چیز مهمتر است:
با خودت رو راست و بی پرده باش و این باید استمرار و تکرار داشته باشد،
همانطور که شب از پس روز میآید؛ آن موقع دیگر برای هیچ بشری دروغین و ریاکار نخواهی بود.
[/box]اقدامک:
حالا برای اینکه خود را به چالش بکشید تمرین زیر را انجام دهید.
عبارتهای زیر را با استفاده از ضمیر “من” بازنویسی کنید:
- وقتی به حرفهایم گوش نمیدهی مرا عصبانی میکنی.
- همه میدانند که تنها راه، اضافه کاری داوطلبانه است.
- ما در خانهمان هنگام غذا خوردن سیگار نمیکشیم.
لطفاً ابتدا خودتان را به چالش بکشید و بعد نمونهای از پاسخهایی که به تمرین بالا وجود دارد را مطالعه کنید:
- وقتی همینجوری از کنارم رد میشی و به حرفهام گوش نمیدی من عصبانی میشم.
- من فکر میکنم اضافه کاری داوطلبانه تنها راه باشد.
- من ترجیح میدهم در این موقعیت سیگار نکشی!
فصل دهم: قدرت
در این فصل از کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت نویسنده به قدرت بیان اشاره دارد و در مورد موقعیتهایی که لازم است که با بیان قدرتمند بر تاثیر بیشتر مطالبمان بر شنونده حکایت دارد، مطالبی را آورده است.
به طور مثال اگر ببینید که یک کودک خردسال میخواهد که دست خود را در دستگاه چرخ گوشت روشن فرو ببرد، درست نیست که با صدای ملایم و آرام بگوییم نمیخواهم دستت را در آن دستگاه فرو ببری!
این نوع پیام جرأت ورزانه هست ولی عملی نه!
اما به جای آن یک “نه” بلند و گوشخراش برای بازداشتن سریع و جلب توجه و پس آن یک توضیح موثر و نیرومند برای اینکه چرا این عمل خطرناک است، یک پاسخ مناسب تلقی میشود.
در حالیکه جمله “دست نگه ار! این کار رو نکن بچه کودن!” اگرچه در آن موقعیت انسانی و قابل درک است، اما یک پاسخ نامطلوب و نامناسب میباشد.
[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]
فصل یازدهم: بله و نه
در این فصل سو بیشاپ نویسنده کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت به تکنیکی فوقالعاده در ارتباطات اشاره میکند که نام آن فن شکستن رکورد است.
این تکنیک به این شکل است که شما درخواست خود را به شکل پافشاری تکرار میکنید و در کمال آرامش و جرأت ورزانه پیگیر درخواستتان میشوید.
نکته: مشابه این تکنیک را در کتاب تو خمیر بازی دیگران نیستی! با عنوان تکنیک دارکوب آوردهام که کاملاً روش استفاده از آن را در ارتباطات آوردهام.
برای دریافت اطلاعات بیشتر و تهیه کتاب تو خمیر بازی دیگران نیستی! روی لینک زیر کلیک نمائید.
برای مثال امروز دوشنبه است و جین از قبل به آنجلا، مدیر جزء، گفته بود که یک گزارش خیلی مهم را برای روز سه شنبه به صورت تایپ شده و مرتب به شکل پیش نویس لازم دارد.
در این صورت جین میتواند گزارش را برای ارائه نظرات، اصلاح یا تأیید به سران محلی فکس کند.
جین گزارش دست نویس خود را به آنجلا تحویل میدهد.
گفتگوی بین این دو از این قرار است:
جین: آنجلا، این همان گزارش تهیه منابع جایگزین است که در مورد آن با تو صحبت کرده بودم. نهایتاً تا فردا ظهر آن را میخواهم.
آنجلا: نهایت سعی و تلاشم را میکنم جین، اما یک کار فوری و سنگین پیش آمده و همه تایپیستها مشغول کار روی آن هستند. فکر نمیکنم بتوانم زودتر از چهارشنبه آن را برایت انجام دهم.
جین: گزارش نهایی باید تایپ شود و برای توزیع در جلسه روز جمعه آماده باشد. میخواهم تا فردا ظهر ساعت یک پیش نویس گزارش تایپ شده باشد تا از این طریق، پیش از نهایی سازی آن، سران محلی فرصت اعمال نظر در مورد آن را داشته باشند.
آنجلا: خب چرا پیش نویس دست نویس خود را برای آنها فکس نمیکنی؟ تیم من واقعاً مشغول است؛ نمیتوانم قول بدم که کارت را به موقع تحویل دهم.
جین: درک میکنم که به خاطر حجم کار تیم خود دچار مشکل شدهای، اما همانطور که توافق کردیم میخواهم این گزارش تا ساعت یک عصر فردا به صورت تایپ شده روی میز من باشد.
آنجلا: چرا از یکی از تایپسیتهای مرکزی برای اینکار کمک نمیگیری؟ نمیتوانی از تاپیستهای آژانس استفاده کنی؟
جین: اگر تو بتوانی شرایطش را مهیا کنی چرا. اگر بتونم رونوشت تایپ شده این پیشنویس را تا فردا ظهر داشته باشم خوب میشه.
آنجلا: (آهی میکشد). بسیار خب جین، بسپارش به من. بذار ببینم چیکار میتونم بکنم.
جین: خب یعنی این پیش نویس رو تا فردا ظهر موقع ناهار به صورت تایپ شده به دستم میرسونی؟
آنجلا: بسیار خب. باشه.
جین: ممنونم آنجلا.
این گفتگو دقیقاً مراحل فن شکستن رکورد را دنبال میکند، فنی که در آن تحت هر شرایطی روی حرف خود میایستید و آنقدر خواسته خود را تکرار میکنید تا فهمیده شود و برای آن کاری انجام شود.
تکنیک شکستن رکورد در واقع شاید نوعی فن باشد که اکثر مردم تمرین کردن و انجام دادن آن را دوست داشته باشند، فنی که به شما اجازه میدهد برای خواسته خود دلیل و برهان بیاورید و در صورت نیاز جزئیاتی را به دلایل بیفزایید.
این امر موقعیت طرف مقابل را به رسمیت میشناسد (جین نشان داد که به آنچه آنجلا گفته توجه کرده است) اما سؤالات نامربوطی را که با هدف منحرف کردن شما از هدفتان ارائه میشود را نادیده میگیرد.
در این تکنیک لازم است که تعامل را با تکرار و تصریح عبارت جرات ورزانه تان و بدست آوردن توافق خاتمه دهید.
تمام گفتگوی بالا میتواند با استفاده از درجه صدای آرام، خوشایند اما محکم صورت پذیرد.
در موقعیتهای این چنینی که بالقوه استرسزا هستند، ممکن است به راحتی کنترل هیجانی خود را از دست بدهید، متهم کننده شوید، بخواهید بدانید که کار فوری چه کسی بوده که از کار شما مهمتر است و غیره.
تکنیک شکستن رکورد ، فنی است که تا حد زیادی با گفتن “نه” گره خورده است.
اصول این تکنیک تا حد زیادی مثل موارد ذکر شده در بالا میباشد:
- ابتدا، در باره تصمیم خود در مورد اینکه چه چیزی را میخواهید و چه چیزی را نمیخواهید اطمینان حاصل کنید.
- سخنان خود را به صورت صریح و مختصر بیان کنید.
- هر زمان که میتوانید، برای رد درخواست دیگران از کلمه “نه” استفاده کنید تا جای هیچ شک و شبههای برای طرف مقابل در رابطه با منظور شما نماند.
- برای تزئین جملات خود از کلمات مناسب استفاده کنید.
اگر به خاطر اینکه نتوانستید با درخواست آنان موافقت کنید واقعاً ناراحت و متأسف هستید، یک دلیل مختصر برای عذرخواهی یا رد درخواست کافی است.
کلید موفقیت در این زمینه این است که همدل اما در عین حال مُصِر و محکم باشیم.
[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]فصل دوازدهم: مردم دردسر ساز
در فصل دوازدهم کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت نویسنده به افرادی اشاره میکند که از ما انتقاد میکنند و نحوه برخورد با آنها تشریح شده است.
توجه شما را به قسمتهایی از این فصل جلب میکنم:
هیچ یک از ما وجود ندارد که بتواند صادقانه بگوید از انتقاد شدن لذت میبرد و این نیازمند خودسازی زیاد و یادگیری مهارت قاطعیت است تا واکنش اولیه شما تدافعی یا تهاجمی نباشد.
طبیعت انسان به گونهای است که از احساس غرور خدشه دار شده خود با مواردی نظیر انکار، توجیه، عقلانی کردن یا مقابله به مثل محافظت میکند.
انواع گوناگونی از انتقاد کردن از بازخورد مثبت و سازنده تا حملههای کلامی مخرب وجود دارد و وظیفه ما این است که در گام اول تشخیص دهیم انقاد به چه خاطر است؟
در این قسمت سو بیشاپ نویسنده کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت به تکنیکی عالی اشاره میکند که نمونه دیگر آن را با عنوان تکنیک سحابی در کتاب تو خمیر بازی دیگران نیستی! آورده ام.
برای دریافت اطلاعات بیشتر و تهیه کتاب تو خمیر بازی دیگران نیستی! روی لینک زیر کلیک نمائید.
تکنیک مه گرفتگی
به زبان ساده تکنیک مه گرفتگی به این شکل است که انتقاد وارده به خود را انکار و نفی نکنیم بلکه آن جنبههایی از انتقاد را که میتواند رنگ و بوی واقعیت داشته باشد را بپذیریم. مثال:
تام: تو در اون مصاحبه افتضاح به بار آوردی.
هاری: ممکنه حق با تو باشه، من میتونستم بهتر انجامش بدم.
تام: به اون داوطلب در اون سوال مربوط به شایستگی، زیادی آزادی عمل دادی!
هاری: به نکته خوبی اشاره کردی، میشد تو سوال پرسیدن سختتر بگیرم.
تام: و اینکه چرا همه چیز رو در مورد پروژه نِیول بهش گفتی؟
هاری: من به اون ادامه دادم، ادامه نمیدادم؟
به وسیله تکنیک مهگرفتگی شما لزوماً با انتقاد موافق نیستید بلکه صرفا تائید میکنید که ممکن است حق با طرف مقابل باشد.
اگر شما بتوانید با تکنیک مه گرفتگی احساس راحتی کنید، میتوانید از نگرانی مربوط به مورد انتقاد واقع شدن خلاص شود.
[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]
فصل سیزدهم: موقعیتهای دردسر ساز
در این فصل از کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت نویسنده نحوه عکسالعمل یک فرد جرأت ورز و قاطع در در موقعیتهای دردسر ساز بررسی میکند.
برخی از این موقعیتها عبارت است از:
- زمانی که فرد قصد انتقاد از فردی را دارد.
- زمانی که قصد تعریف و تمجید از کسی را دارد.
- زمانی که قصد درخواست افزایش حقوق، ترفیع و یا ارتقاء جایگاه شغلی را دارد.
- زمانی که قرار است با او مصاحبه شود.
- زمانی که قصد دارد برای جمعی سخنرانی کند.
- زمانی که قصد دارد در جلسات شرکت کند.
در این قسمت فقط قسمت اول یعنی زمانی که قصد داریم از کسی انتقاد کنیم را بررسی میکنیم:
برای انتقاد از فردی گام اول این است که دلیل اینکه از آن فرد میخواهید انتقاد کنید چیست؟
آیا برای بیرون راندن ناراحتی از سینهتان و تلاش برای اینکه به صورت موقت حس بهتری را داشته باشید؟
یا اینکه قرار است انتقادتان سازنده باشد و با هم در جهت تغییر رفتار یا نگرشی که نتیجه آن به نفع هر دو طرف خواهد بود، حرکت کنید؟
بدون شک فرد قاطع و جرأت ورز به منظور دلیل دوم انتقاد میکند.
انتقاد کردن به همان اندازه انتقاد شنیدن استرس زاست حتی گاهی اوقات استرس انتقاد کردن بیش از انتقاد شنیدن است.
بنابراین برای اینکه انتقادی خوب و تاثیرگذار داشته باشیم، گام به گام مراحل زیر را جلو میرویم:
1- زمان و مکان را با دقت انتخاب کنید. معمولاً بهتر است بازخورد را بلافاصله ارائه دهید تا طرف مقابل بداند که شما دقیقاً چه چیزی را مد نظر داشته و مورد انتقاد قرار دادهاید و مجبور نباشد برای کشف اتفاق مورد نظر حافظهاش را زیر و رو کند.
با این حال، اگر افراد دیگری آنجا حضور دارند، سعی کنید به محلی آرام و خصوصی برای گفتگو و ارائه بازخورد بروید.
از داشتن زمان کافی برای در میان گذاشتن موضوع اطمینان حاصل کنید.
برای مثال، پنج دقیقه قبل از ساعت توزیع ناهارش او را احضار نکنید؛ چراکه در این شرایط تمام حواسش به گرسنگیاش و ظلمی که به خاطر مورد انتقاد گرفتن در زمان استراحت به او شده است خواهد بود.
2- به محیط اطراف توجه داشته باشید.
آیا هردو ایستادهاید یا نشستهاید؟
آیا پیامهای غیرکلامی شما متناسب با موقعیت هستند؟
3- آیا میخواهید جلوی تند بودن انتقاد را بگیرید یا معتقدید انتقاد کردن نیازمند عبارات رُک و صریح است؟
اگر حالت اولی را انتخاب میکنید میتوانید گفتگوی خود را با این مقدمه شروع کنید؛”من متوجهام که در حال حاضر ذهنت مشغوله، اما ……”.
یا اول به نکات مثبت درمورد نگرش یا سابقه کاری او اشاره کنید. مثلاً:”من از طریقه برخورد تو با مراجعین خیلی خوشم میآید. اما من حس میکنم با کار دفتری و تشریفات اداری مشکل داری. درست میگم؟”.
اطمینان حاصل کنید که آنچه در این مقدمات به عنوان بازخوردهای مثبت ارائه میشود، صادقانه باشد.
بدون شک شروع مثبت برای انتقاد کردن یک روش صحیح است. یک قاشق شکر کمک میکند که داروی تلخ آسانتر از گلو پایین برود.
4- گزارههای حاوی”من”به کار برید.
به خاطر داشته باشید که این شما هستید که کما بیش تغییری در فرد دیگر میخواهید نه برعکس.
جملات شروع شونده با ضمیر “تو” (به صورت سرزنش کننده) به گونهای منفی پیامهایی را به فرد دیگر برچسب میزند. مثلاً”تو باید به امور اداریات یه نگاهی بیندازی”.
جملات شروع شونده با ضمیر”من” (عقلانی) پیامهایی را نشان میدهد که در آن مسئولیت کامل لزوم تغییری در رفتار را برعهده گرفتهاید. مثلاً “من میخواهم بیشتر در امور اداری دقت کنی”.
5- با صراحت صحبت کنید و دقیقاً به آنچه که شخص انجام داده و به مذاق شما خوش نیامده اشاره کنید.
آن را تعمیم ندهید.
در مورد حقایق سخن بگویید نه درمورد عقاید.
در مورد رفتار نظر بدهید نه درمورد شخصیت.
6- از ابراز و بیان احساسات خود نترسید.
وقتی بیان این احساسات کمک میکند به طرف مقابل ایدهای درمورد موضوع مورد نظر ارائه دهید. این میتواند از”من شرمندهام به خاطر صحبت کردن در این مورد”تا”من عصبانی بودم زمانی که …”در نوسان باشد.
7- از سکوت استفاده کنید. پس از ابراز بیان انتقادی اولیه، که البته باید صادقانه، واضح و خلاصه باشد اجازه دهید فرد پاسخ دهد.
چه بسا آنها به زمانی برای فکر کردن نیاز داشته باشند.
از سکوتِ پس از آن نترسید، و وسوسه نشوید که سکوت را با پرسیدن سوالی دیگر بشکنید، که (این سؤال دیگر) تنها مسئله را آشفته میکند و نیروی سخن انتقادی اصلیتان را سست میکند.
8- مصرّ باشید.
در صورت لزوم از تکنیک شکستن رکورد که در بالاتر توضیح آن آمده است، کمک بگیرید.
به طرف مقابل توضیح دهید که میخواهید چه چیزی جایگزین رفتار قبلی شود.
در صورت امکان، جنبههای مثبت تغییر و یا پیامد نپذیرفتن درخواستتان را توضیح دهید.
9- همیشه تلاش کنید صحبتتان را با نشانههای مثبت پایان دهید.
وقتی اطمینان حاصل کردید که به شما گوش داده میشود و درک میشوید و توافق در زمینه تغییر حاصل شد، از عبارات این چنینی استفاده نمائید:”منم واقعاً خوشحالم که هردوی ما همدیگه رو درک کنیم. حالا به من در مورد آن قرارداد با هوستینگ و کو بگو، شنیدم که داره به خوبی پیش میره”.
[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]
فصل چهاردهم: نتیجه گیری
متاسفانه به همان شکل که صرفاً با تماشای ویدئو ورزش تناسب اندام، وزنتان کاهش نمییابد، شما با خواندن جملات در صفحات نوشته شده این کتاب، قاطع و جرأت ورز نخواهید شد!
شما باید در اصلاح الگوهای رفتاری خود دخالت داشته باشید تا قاطعتر شده و آنگاه در تعاملات تجاری و اجتماعی کارآمدتر شودی.
با امور کوچک شروع کنید، راجع به هر موضوعی که خیلی هم اهمیت ندارد قاطع باشید.
[divide icon=”circle” margin_top=”30″ margin_bottom=”30″ width=”medium”]
خرید اینترنتی کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت
برای خرید نسخه چاپی کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت میتوانید از طریق لینک زیر و از وبسایت انتشارات پندار قلم (ناشر کتاب) اقدام کنید. (البته تمامی مسئولیتهای آن به پای آن سایت است و ما فقط آن وبسایت را معرفی میکنیم و حتی مدیر آن وب سایت از این موضوع اطلاعی ندارد)
همچنین برای تهیه نسخه الکترونیکی کتاب مهارت جرأت ورزی و قاطعیت میتوانید از طریق وبسایت کتابراه اقدام نمائید.